اظهارنظر جنجالی “جنسن هوانگ (Jensen Huang)”، مدیرعامل شرکت انویدیا (Nvidia)، مبنی بر اینکه “چین برندهی مسابقه هوش مصنوعی خواهد شد”، شوکی بنیادین به اکوسیستم فناوری و ژئوپلیتیک جهانی وارد کرده است. در حال حاضر، هیچ پرسشی به اندازهی رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا تا این اندازه بر آیندهی قدرت اقتصادی، نظامی و فناورانهی جهان تأثیرگذار نبوده است. این تقابل که فراتر از یک رقابت صرفاً فناورانه است، به مرحلهای رسیده که بسیاری آن را “جنگ سرد هوش مصنوعی” مینامند. در یکسو، جنسن هوانگ، مدیرعامل تایوانیالاصل انویدیا، بر این باور است که چین تنها با اختلافی در حد “نانوثانیه” از آمریکا عقبتر است؛ چراکه از مزیتهای استراتژیک در دسترسی به انرژی و نیروی انسانی متخصص بهرهمند است. در سوی دیگر، ایالات متحده با در اختیار داشتن هر ده شرکت برتر هوش مصنوعی از نظر ارزش بازار و سهمی معادل ۴۶ درصد از کل قدرت محاسباتی جهانی، برتری سختافزاری خود را به رخ میکشد؛ برتریای که به گفتهی کارشناسان، بازتابی از شکاف محاسباتی عظیم میان دو کشور است.
تحلیلگران در این مقاله، ابعاد این رقابت را از منظر تسلط مالی و نوآوری نرمافزاری آمریکا تا استراتژیهای چین در حوزهی “نوآوری تحت محدودیت” بررسی میکنند؛ راهبردی که در آن، توسعهدهندگان چینی با تکیه بر بهینهسازی الگوریتمها برای سختافزارهای محدود داخلی، در پی کاهش وابستگی به تراشههای غربیاند. در حالیکه پکن با اتکا بر “ملیگرایی فناورانه”، دادههای کلان و سیاستگذاری متمرکز دولتی در حال ایجاد چرخهای خودشتابدهنده از تولید استعداد و تحقیقات علمی است، منتقدان معتقدند که تحریمهای تراشهای آمریکا میتواند زیرساخت محاسباتی چین را تضعیف کرده و نوآوریهای نرمافزاری آن را به وابستگی پنهان به فناوری آمریکایی دچار سازد. این مقاله با بررسی تحولات فنی و راهبردی دو ابرقدرت، میکوشد به پرسشی کلیدی پاسخ دهد: آیا جنسن هوانگ صرفاً در پی کاهش فشار تحریمها و حفظ بازار چین است، یا واقعاً جهان در آستانهی ظهور قطب جدیدی در عرصهی هوش مصنوعی قرار دارد؟
فهرست مطالب
آیا جنسن هوانگ واقعاً به شکست آمریکا باور دارد؟ بررسی پشتپردهی اظهارات او
در یک نشست تخصصی هوش مصنوعی که در شهر لندن برگزار شد، “جنسن هوانگ”، مدیرعامل شرکت انویدیا، که در حال حاضر به عنوان ارزشمندترین شرکت سهامی عام جهانی در حوزه تراشه شناخته میشود، اظهار نظری بحثبرانگیز مطرح کرد و بیان داشت که “چین در مسابقه هوش مصنوعی پیروز خواهد شد.” به باور این رئیس تایوانیالاصل، در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا، جمهوری خلق چین در حال حاضر تنها با یک اختلاف زمانی بسیار اندک که قابل قیاس با “نانو ثانیه” است، از ایالات متحده عقب افتاده و این موقعیت، امکان پیشی گرفتن قاطع پکن از واشنگتن را در آیندهای نزدیک فراهم میسازد. این دیدگاه، بهطور بنیادین، بر این موضوع تأکید دارد که شکاف محاسباتی هوش مصنوعی دیگر چنان عمیق نیست که تضمینکننده برتری بلندمدت آمریکا باشد.

“جنسن هوانگ” برای تقویت این دیدگاه، به مزیتهای استراتژیک جمهوری خلق چین در دو حوزه کلیدی اشاره کرد: یکی برتری در دسترسی به انرژی و دیگری برخورداری از حجم قابل توجهی از استعدادهای تحقیقاتی هوش مصنوعی در سطح جهانی. افزون بر این، او بر خطر ژئوپلیتیک ناشی از “کنترل های صادراتی ایالات متحده (US Export Controls)” تأکید نمود. به عقیده هوانگ، “ممنوعیت صادرات تراشه به چین” که توسط دولت پیشین آمریکا به اجرا درآمد، نهتنها هدف اصلی خود یعنی مهار پیشرفت چین را محقق نمیسازد، بلکه صرفاً سیاستهای صنعتی دولتی پکن را برای تسریع در توسعه زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی (AI Computing Power) و همچنین تکیه بر “ملیگرایی فناورانه” (Technological Nationalism) تحریک میکند تا این کشور بهطور مستقل به بستن شکاف تکنولوژیک بپردازد.
با وجود صراحت اولیه، “جنسن هوانگ” در مقطعی متعاقب، موضع پیشین خود را تعدیل نمود و اذعان داشت که ایالات متحده همچنان توانایی پیروزی در این رقابت را حفظ کرده است. با این حال، اظهارات اولیه وی، سؤالات بنیادینی را در خصوص مسیر آینده جنگ سرد هوش مصنوعی و موازنه قدرت جهانی در عصر هوش مصنوعی مطرح کرده است. بر این اساس، تیم نویسندگان هامیا ژورنال جهت انجام یک بررسی دقیق و جامع، این پرسش محوری را که “آیا چین برنده مسابقه هوش مصنوعی خواهد شد؟”، از دو متخصص برجسته در حوزه ژئوپلیتیک و فناوری جویا شدند تا ابعاد مختلف این رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا را واکاوی کنند.
کشور چین برنده رقابت هوش مصنوعی خواهد شد.

همواره پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی (Artificial Intelligence – AI)، یک تلاش با ماهیت بینالمللی بوده است. مقالات تحقیقاتی، مدلهای منبع باز (Open-Source Models) و مجموعهدادههای علمی اغلب بهصورت آزاد در میان جوامع علمی در گردش هستند و بسیاری از جهشهای فناورانه از طریق همکاریهای فرامرزی به دست آمدهاند. با این وجود، در بافتار کنونی رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا و با تشدید جنگ سرد هوش مصنوعی، تسلط تحقیقاتی جمهوری خلق چین در چندین حوزه خاص، بهطور کاملاً واضحی مشهود شده است. این موضوع نشاندهنده تغییر جهت موازنه قدرت علمی به سمت شرق است.
برای درک بهتر این تسلط، میتوان به حوزه “بینایی کامپیوتری (Computer Vision)” توجه کرد؛ این حوزه تخصصی، زیرمجموعهای از هوش مصنوعی است که ماشینها را قادر میسازد تا دادههای بصری (مانند تصاویر و ویدیوها) را تحلیل و تفسیر کرده و بر اساس آنها استدلال کنند. این فناوری، ستون فقرات بسیاری از کاربردهای نوین و حیاتی، از جمله توسعه وسایل نقلیه خودران، سیستمهای رباتیک پیشرفته، تصویربرداری پزشکی و تشخیص بیماری و همچنین سامانههای نظارتی هوشمند را تشکیل میدهد و اهمیت آن در قدرت محاسباتی هوش مصنوعی روزافزون است.
کنفرانس بینایی کامپیوتری
کنفرانس بینالمللی بینایی کامپیوتری (International Conference on Computer Vision – ICCV)، که در سال ۲۰۲۵ در هاوایی برگزار شد، یکی از معتبرترین و رقابتیترین مجامع جهانی در این حوزه بهشمار میرود. در ارزیابی مقالات تحقیقاتی پذیرفتهشده در این رویداد، مشاهده شد که نیمی از کل نویسندگان وابسته به مؤسسات چینی بودهاند. این آمار بهوضوح فراتر از جایگاه ایالات متحده بود که با ۱۷٪ مقالات در رتبه دوم قرار گرفت. این شکاف آماری، حاکی از یک تسلط عمیق در تحقیقات علمی و تولید استعداد است. علاوه بر این، چنانچه شهروندان چینی شاغل در دانشگاهها و شرکتهای خارج از کشور (بهویژه آمریکا) نیز در این محاسبات لحاظ میشدند، میزان این فاصله در حوزه بینایی کامپیوتری حتی گستردهتر میشد.
بر اساس این معیار، هرچند ممکن است این شاخص تا حدی سادهانگارانه به نظر برسد، اما میتوان نتیجه گرفت که چین در این بخش از جنگ سرد هوش مصنوعی پیشی گرفته و عملاً پیروز شده است. این کشور در کنفرانس مذکور، از نظر حجم و وضوح تحقیقات پیشرفته بینایی کامپیوتری در جهان پیشتاز بوده و بهطور مؤثری، دستور کار علمی و نوآوری نرمافزاری را در یکی از پویاترین حوزههای مدل های بنیادی (Foundation Models) و هوش مصنوعی شکل داده است.
برنامهریزی استراتژیک
این قدرت و برتری در تحقیقات علمی و تولید استعداد، حاصل یک برنامهریزی استراتژیک بلندمدت و منسجم است. در سال ۲۰۱۷، پکن با هدف دستیابی به رهبری جهانی در حوزه هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰، “برنامه توسعه هوش مصنوعی نسل جدید” خود را بهعنوان یک استراتژی ملی اعلام کرد. این جاهطلبی که در راستای ملیگرایی فناورانه تعریف شده، توسط سرمایهگذاری هنگفت و هدفمند از سوی سیاستهای صنعتی دولتی و سرمایهگذاری پشتیبانی میشود.
به عنوان نمونهای از این سرمایهگذاریها، صندوق راهنمای سرمایهگذاری خطرپذیر ملی چین اخیراً با ارزشی بالغ بر حدود ۱۳۸ میلیارد دلار آمریکا (معادل ۱۰۵ میلیارد پوند)، راهاندازی شده است. وظیفه اصلی این صندوق، هدایت سرمایهها بهسوی بخشهای استراتژیک موسوم به “فناوری سخت (Hard Tech)” است. این بخشهای حیاتی شامل حوزههایی چون هوش مصنوعی، نیمهرساناها (تراشهها) و محاسبات کوانتومی میشود که همه آنها بهطور مستقیم با مقوله زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی و بهطور غیرمستقیم با پیامدهای “کنترل های صادراتی ایالات متحده” و “ممنوعیت صادرات تراشه به چین” مرتبط هستند.
اکوسیستم مالی
علاوه بر سرمایهگذاری متمرکز دولت مرکزی، دولتهای استانی و شرکتهای تحت مالکیت دولتی (State-Owned Enterprises – SOEs) در چین، دهها صندوق اضافی را مدیریت میکنند که بهطور مشترک با شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی، در حوزههای هدف سرمایهگذاری میکنند. این شبکهی مالی در هم تنیده، یک اکوسیستم مالی هماهنگ را شکل داده است که قابلیت آن را دارد که فناوریهای نوظهور را با سرعت بیسابقهای، از مرحلهی تحقیقاتی در آزمایشگاه به مرحلهی تجاریسازی و ورود به بازار گسترش دهد. این ساختار، نمونهای از نقش پررنگ سیاستهای صنعتی دولتی و سرمایهگذاری در پیشبرد ملیگرایی فناورانه و ایجاد شتاب در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا است.
مقایسه آمریکا و چین

در حال حاضر، ایالات متحده همچنان در چندین حوزهی کلیدی، از جمله حجم سرمایهگذاری بخش خصوصی (که تقریباً ۱۲ برابر بیشتر از چین است)، توسعهی مدل های بنیادی پیشرفته و همچنین طراحی پیشرفته تراشهها، که توسط شرکتهایی نظیر انویدیا به رهبری جنسن هوانگ هدایت میشود، پیشتاز است. با این حال، چین بهسرعت در حال اجرای استراتژیهایی برای بستن این شکاف است. رویکرد پکن، که عمدتاً توسط سیاست صنعتی دولتی و نهفقط رقابت بازار آزاد هدایت میشود، بهطور مؤثری تحقیقات علمی و تولید استعداد، زیرساخت و صنعت را در مسیری هماهنگ قرار میدهد؛ این انسجام، یک مزیت رقابتی را ایجاد میکند که سیستم تکهتکهتر و غیرمتمرکزتر غرب ممکن است در طول جنگ سرد هوش مصنوعی برای رقابت با آن به مشکل جدی بربخورد.
زیرساختهای محاسباتی
شهرهای بزرگ چین نظیر پکن، شانگهای و شنژن اکنون میزبان هابهای محاسباتی عظیم هوش مصنوعی هستند که بعضاً تحت عنوان “کارخانههای هوش مصنوعی” نیز شناخته میشوند و هدف آنها تأمین قدرت محاسباتی هوش مصنوعی لازم برای پیشبرد تحقیقات و توسعه صنعتی است. شرکتهای بزرگ فناوری چینی مانند هواوی (Huawei)، علیبابا (Alibaba) و بایدو (Baidu) و همچنین بازیگران نوظهوری چون دیپ سیک (DeepSeek)، بهطور جدی در حال توسعهی مدلهای رقابتی در مقیاس بزرگ و ایجاد جایگزینهای سختافزاری با عملکرد بالا هستند. این تلاشها در واقع تلاشی استراتژیک برای دور زدن اثرات کنترل های صادراتی ایالات متحده و “ممنوعیت صادرات تراشه به چین” در راستای تقویت زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی داخلی است.
نوآوری تحت محدودیت
نوآوری تحت محدودیت چیست؟ حتی با وجود کنترل های صادراتی ایالات متحده که دسترسی چین به پیشرفتهترین تراشهها برای دستیابی به مقیاسهای پتافلاپس (PetaFLOPs) را محدود میسازد، محققان چینی در حال اجرای استراتژی “نوآوری تحت محدودیت (Innovation under constraint)” هستند. این رویکرد شامل بهینهسازی پیشرفته الگوریتمها و مدلها و نوآوری نرمافزاری است تا بتوانند عملکرد کارآمدی را بر روی سختافزارهای تولید داخل که از نظر عملکردی ضعیفتر هستند، به دست آورند. این تلاشها نه تنها وابستگی به فناوری خارجی را کاهش میدهد، بلکه یک مسیر توسعهی مستقل را در جنگ تراشه گشوده است.
مزیت مقیاس و داده
یکی دیگر از مزیتهای استراتژیک چین، در مقیاس بینظیر و دسترسی به دادههای عظیم نهفته است. این کشور با جمعیتی بیش از ۱.۴ میلیارد نفر و برخورداری از پلتفرمهای دیجیتال داخلی بزرگ (مانند شبکههای اجتماعی و سامانههای تجارت الکترونیک)، دادههایی با حجم بیرقیب در مقایسه با سایر مناطق جهان تولید میکند. این فراوانی داده، محرک اصلی برای آموزش و پیادهسازی سریع مدل های بنیادی و پیشرفت در حوزههایی مانند بینایی کامپیوتری است و بهطور جدی بر سرعت و کارایی نوآوری نرمافزاری و پیشروی چین در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا تأثیر میگذارد.
تولید استعداد
در راستای تقویت بنیانهای رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا، کشور چین اکنون بیش از هر منطقهی دیگری در جهان، در حال تولید استعداد و اعطای مدرک دکترا در رشتههای علوم است. این امر، تضمینکنندهی یک ذخیرهی عمیق از تخصصهای مورد نیاز در حوزهی هوش مصنوعی برای حفظ شتاب توسعهی فناورانه است. در واقع، ترکیب فزایندهی دادههای بیشتر، استعداد بیشتر و سرمایهگذاری هماهنگتر از سوی سیاستهای صنعتی دولتی و سرمایهگذاری، یک حلقهی خودشتابدهنده (Self-accelerating loop) را ایجاد میکند که هم تحقیقات علمی و هم پذیرش صنعتی (Industrial Adoption) مدلها و نوآوری نرمافزاری را بهطور همزمان به جلو میراند.
پیشبینی
اگر روندهای کنونی که نشاندهنده تعهد پکن به ملیگرایی فناورانه و تقویت زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی است، ادامه یابند، اظهارات “جنسن هوانگ”، مدیرعامل شرکت انویدیا، مبنی بر پیروزی چین در جنگ سرد هوش مصنوعی میتواند به واقعیت بپیوندد. ترکیب منحصربهفرد مقیاس، استراتژی متمرکز و هماهنگی ساختاری در چین، یک چشمانداز واقعی را برای این کشور ترسیم میکند تا بهعنوان نیروی پیشرو در توسعه و پیادهسازی فناوریهای هوش مصنوعی در سطح جهان ظهور کند.
پیامدها برای غرب
برای کشورهای غربی و بهخصوص ایالات متحده، این تغییر موازنه قدرت میتواند به معنای لزوم سازگاری با یک چشمانداز ژئوپلیتیک باشد که در آن استانداردها، پلتفرمها و اولویتهای تحقیقاتی در حوزهی هوش مصنوعی، بهطور فزایندهای توسط مؤسسات علمی و اکوسیستمهای صنعتی چینی شکل میگیرند. این امر، چالشی جدی در برابر تسلط غرب در مدل های بنیادی و نوآوری نرمافزاری ایجاد میکند و تأکید میکند که کنترل های صادراتی ایالات متحده و ممنوعیت صادرات تراشه به چین بهتنهایی قادر به متوقف کردن این روند نیستند.
همکاری و آینده
با این حال، آیندهی هوش مصنوعی نباید صرفاً بهعنوان یک رقابت با حاصل جمع صفر (Zero-Sum Game) در نظر گرفته شود که در آن پیروزی یک طرف، لزوماً به معنای شکست طرف دیگر است. در واقع، معنادارترین پیشرفتها و اکتشافات در هوش مصنوعی، که به نفع تمامی بشریت باشد، از طریق همکاری باز و مسئولانه میان کشورها حاصل خواهد شد. این همکاری باید با اعمال کنترلهای صادراتی منطقی و متوازن همراه باشد تا از ایمنسازی فناوریهای دومنظوره (Dual-Use Technologies) اطمینان حاصل شود و از تبدیل شدن کامل جنگ تراشه به یک درگیری تمامعیار در ژئوپلیتیک جلوگیری گردد.
پیشرفت مشترک
در نهایت، نگاه کردن به هوش مصنوعی بهعنوان یک مسابقه مشترک با هدف پیشرفت بشریت میتواند به جامعهی جهانی کمک کند تا بهجای محدود کردن یکدیگر، با همکاری و همافزایی، گامهای بزرگتر و مؤثرتری را در مسیر توسعهی این فناوری بردارند و از پتانسیل کامل آن به نفع تمامی ملتها بهره ببرند.
کشور آمریکا برنده رقابت هوش مصنوعی خواهد شد.

برای ارزیابی دقیق شرایط در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا، ابتدا باید به روشنی میزان پیشتازی کنونی ایالات متحده را مشخص کنیم. تا اوایل نوامبر ۲۰۲۵، ایالات متحده مالکیت تمام ده شرکت برتر جهان در حوزهی هوش مصنوعی را بر اساس ارزش بازار (Market Capitalization) در اختیار دارد؛ علاوه بر این، ۳۷ شرکت از ۵۰ شرکت برتر این حوزه نیز در آمریکا مستقر هستند. در این میان، شرکت انویدیا در جایگاه اول قرار دارد و درست چند روز قبل از سخنرانی “جنسن هوانگ”، مدیرعامل آن، این شرکت به اولین شرکت در جهان تبدیل شد که ارزش آن از مرز ۵ تریلیون دلار آمریکا فراتر رفت. این ارقام، نشاندهندهی تسلط مالی و نوآوری نرمافزاری عمیق در اکوسیستم آمریکایی است.
مقایسه شرکتها
در مقابل، چین تنها چهار شرکت فعال در حوزهی هوش مصنوعی را در فهرست ۵۰ شرکت برتر جهان جای داده است؛ این تعداد دقیقاً معادل تعداد شرکتهای اسرائیلی حاضر در این فهرست است. اگرچه این ارزیابی بازار سهام، شامل شرکتهای بزرگ خصوصی و غیربورسی چینی مانند مدل زبانی بزرگ دیپ سیک (با ارزش ۱۵ میلیارد دلار آمریکا) نمیشود، اما لازم به ذکر است که این فهرست همچنین بازیگران خصوصی بسیار بزرگتر ایالات متحده مانند شرکت اوپنایآی (OpenAI) (۵۰۰ میلیارد دلار)، شرکت آنتروپیک (Anthropic) (۱۸۳ میلیارد دلار) و شرکت دیتا بریکس (Databricks) (۱۰۰ میلیارد دلار) را نیز که تأثیر عظیمی بر مدل های بنیادی و زیرساخت هوش مصنوعی دارند، مستثنی کرده است.
برتری محاسباتی
جایی که برتری ایالات متحده در جنگ سرد هوش مصنوعی بهطور قاطع آشکار میشود، در حوزهی قدرت محاسباتی هوش مصنوعی (AI Computing Power) است. این برتری مستقیماً از دسترسی آمریکا به پیشرفتهترین تراشههای جهان نشأت میگیرد. مجموع قدرت محاسباتی هوش مصنوعی در ایالات متحده تا تابستان ۲۰۲۵، معادل ۳۹.۷ میلیون پتافلاپس (PetaFLOPs) تخمین زده شده است که تقریباً نیمی از کل قدرت محاسباتی جهان را شامل میشود. این رقم، یک شکاف محاسباتی هوش مصنوعی بسیار عظیم را در مقایسه با سایر رقبا نشان میدهد.
وضعیت محاسباتی چین
در مقابل، قدرت محاسباتی هوش مصنوعی چین در حدود ۴۰۰,۰۰۰ پتافلاپس برآورد شده است، که این کشور را در رتبهی هفتم جهان قرار میدهد و حتی از ۱.۲ میلیون پتافلاپس هند نیز پایینتر است. این تفاوت فاحش، نتیجهی مستقیم اجرای کنترل های صادراتی ایالات متحده و ممنوعیت صادرات تراشه به چین در مورد پیشرفتهترین پردازندههای شرکتهایی مانند انویدیا و AMD است. این موضوع در حالی رخ میدهد که چین، از نظر تعداد فیزیکی، با داشتن ۴۶٪ (۲۳۰ مورد) از کلاستر (Cluster) یا خوشههای دادههای هوش مصنوعی جهان، از زیرساخت گستردهای برخوردار است، اما این کلاسترها فاقد قدرت پردازشی کافی برای رقابت در سطح اول جهانی هستند.
نوآوری دیپ سیک
شرکت سازنده دیپ سیک، در ژانویه ۲۰۲۵ با عرضهی یک مدل زبانی بزرگ (Large Language Model) پرقدرت و در عین حال کمهزینه، توانمندی شرکتهای چینی در اجرای نوآوری تحت محدودیت را به نمایش گذاشت. این شرکت نشان داد که شرکتهای چینی میتوانند با بهرهگیری از منابع بسیار کمتر، مدلهای هوش مصنوعی قابل قیاسی را توسعه دهند. با این حال، باید توجه داشت که دیپ سیک توانست در آن دوره از تراشههای قدرتمند انویدیا استفاده کند که پیش از اعلام رسمی ممنوعیت صادرات تراشه به چین در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴، در داخل کشور ذخیره و انباشت شده بودند. این امر نشان میدهد که برتری آمریکا در سختافزار همچنان یک عامل تعیینکننده باقی مانده است و تلاشهای چین در حوزهی مدلها و نوآوری نرمافزاری نیازمند غلبه بر چالشهای سختافزاری ناشی از جنگ تراشه است.
دسترسی و وابستگی پنهان
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برتری چین در حوزهی مدلها و نوآوری نرمافزاری ممکن است متکی بر وابستگی پنهان به سختافزار آمریکا باشد. یک منبع داخلی صنعت ادعا کرده است که شرکت سازنده دیپ سیک مخفیانه به ۵۰,۰۰۰ تراشهی انویدیا مدل H100 دسترسی پیدا کرده است؛ این تراشهها، پردازندههای فوق پیشرفتهای هستند که هرگز مجوز صادرات به چین را بر اساس کنترل های صادراتی ایالات متحده دریافت نکرده بودند (هرچند بررسیهای رسمی انویدیا این ادعا را بهطور کامل تأیید نکرده است). همزمان، در سپتامبر ۲۰۲۵، خود شرکت سازنده دیپ سیک اعتراف کرد که مدل زبانی بزرگ (LLM) آن “ناخواسته” از مدلهای پیشروی آمریکایی مانند ChatGPT شرکت اوپنایآی (OpenAI) (به همراه کلاود Claude شرکت آنتروپیک Anthropic) “تقطیر (Distilled)” شده است، که این امر وابستگی عمیق اکوسیستم چینی به نوآوریهای مدلهای بنیادی ایالات متحده را در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا بیش از پیش برجسته میسازد.
ماراتن هوش مصنوعی
شکاف محاسباتی هوش مصنوعی چقدر است؟ پیشتازی عظیمی که رقبای آمریکایی در حوزهی زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی دارند، احتمالاً با دسترسی مستمر و نامحدود آنها به پیشرفتهترین تراشههای جهان و همچنین سرمایهگذاریهای عظیم چندصد میلیارد دلاری در هزینههای سرمایهای، صرفاً بیشتر و بیشتر خواهد شد. لازم است توجه شود که این رقابت، یک ماراتن بلندمدت است و نه یک دوی سرعت و چین در حالی در این مسابقه میدود که به دلیل اعمال ممنوعیت صادرات تراشه به چین و جنگ تراشه، از نظر سختافزاری و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی در مقیاس پتافلاپس (PetaFLOPs)، با محدودیتهای قابل توجهی مواجه است و در واقع دارد با پاهای بسیار ضعیفتری مسابقه میدهد.
دلیل پیشبینی هوانگ
این امر یک سؤال جدی را مطرح میکند که چرا جنسن هوانگ با وجود دانش عمیق به وضعیت بازار و برتری شرکت خود، چنین پیشبینی هشداردهندهای را در مورد مسابقه هوش مصنوعی مطرح کرد. درست است که چین از مزیت برق ارزانتری برخوردار است، اما باید در نظر داشت که این کشور به مقدار بسیار بیشتری از آن نیاز دارد. دلیل این امر این است که تراشههای هوش مصنوعی بومی و جایگزینهای چینی که پس از اعمال تحریمها ساخته میشوند، نه تنها بسیار کندتر از پیشرفتهترین تراشههای انویدیا هستند، بلکه انرژی بیشتری را برای انجام محاسبات مشابه مصرف میکنند و این موضوع، عملاً مزیت انرژی ارزان را خنثی میسازد.
هزینه انرژی و زیرساختها
در اکوسیستم ایالات متحده، هزینههای روزانهی انرژی برای شرکتهای پیشرو هوش مصنوعی، در مقایسه با صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری آنها در زیرساخت و قدرت محاسباتی هوش مصنوعی، صرفاً یک خطای گرد کردن (Rounding Error) یا رقمی ناچیز محسوب میشود. علاوه بر این، شرکتهای آمریکایی از طریق روابط عمیق ژئوپلیتیک، به مراکز داده و زیرساختهای محاسباتی در کشورهای متحد خود، از جمله امارات متحده عربی و عربستان سعودی، دسترسی دارند. این دو کشور به تنهایی مجموعاً ۳۰.۳ میلیون پتافلاپس قدرت محاسباتی هوش مصنوعی را در اختیار دارند که توسط فناوریهای آمریکایی ساخته شده است؛ البته این دسترسی منوط به این شرط است که این کشورها روابط و همکاریهای خود را با رقبای چینی در حوزههای حساس قطع یا محدود کنند.
سیاستهای صادراتی و جهانی شدن
در تحلیل نهایی، به نظر میرسد آنچه جنسن هوانگ واقعاً با اظهارات خود در پی آن است، اعمال فشار بر دولت آمریکا برای کنار گذاشتن کنترل های صادراتی ایالات متحده بر روی تراشههای هوش مصنوعی ردهبالای تولیدی شرکت او به چین باشد. با این حال، با توجه به تحولات اخیر در ژئوپلیتیک، احتمال وقوع چنین امری بسیار کم است. ما در حال ورود به عصر جدیدی از “جهانیسازی فنّاورانه-ملیگرایانه” (Technological-Nationalist Globalisation) هستیم که در آن قدرتهای بزرگ، مالکیت ملی بر فناوریهای پیشرفته را برای امنیت و رقابت ژئوپلیتیک خود حیاتی میدانند و عصر “تجارت آزاد” در این حوزهی حساس به پایان رسیده است.
جمع بندی
همانطور که در این تحلیل جامع و دقیق مشاهده شد، پاسخ به پرسش کلیدی آیا چین برنده مسابقه هوش مصنوعی خواهد شد؟، پیچیدهتر از یک بله یا خیر ساده است. این مقاله با ظرافت تمام، رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا را از دو منظر متضاد مورد واکاوی قرار داد و روشن ساخت که جنگ سرد هوش مصنوعی یک نبرد تکبعدی نیست، بلکه ترکیبی از برتریهای سختافزاری و نرمافزاری است. از یک سو، آمریکا در حوزهی طراحی تراشه و مدل های بنیادی و همچنین با در اختیار داشتن تقریباً نیمی از کل قدرت محاسباتی جهانی، یک شکاف محاسباتی هوش مصنوعی عظیم به نفع خود ایجاد کرده است. از سوی دیگر، چین با یک استراتژی ملی متمرکز، سرمایهگذاری هنگفت دولتی و تکیه بر “ملیگرایی فناورانه”، به دستاوردهای چشمگیری در تولید استعداد و تحقیقات علمی (مانند حوزهی بینایی کامپیوتری) رسیده و در حال اجرای موفق نوآوری تحت محدودیت برای بهینهسازی نرمافزار بر روی سختافزار داخلی است.
این ارزیابی باید با تأکید بر یک اصل بنیادی همراه باشد: در حالی که سیاستهای صنعتی دولتی چین و رویکرد متمرکز آن ممکن است شتاب کوتاهمدتی ایجاد کند، خلاقیت بیمهار بخش خصوصی، رقابت بازار آزاد و اکوسیستم کارآفرینی غیرمتمرکز، که مشخصهی بارز غرب است، در بلندمدت نیروی محرک اصلی نوآوری خواهد بود. با این حال، همانگونه که این مقاله نیز بهدرستی اشاره کرد، نباید هوش مصنوعی را صرفاً یک بازی با حاصل جمع صفر تلقی کرد؛ بزرگترین پیشرفتها و اکتشافات، نیازمند همکاری مسئولانه و باز جهانی، همراه با کنترل های صادراتی منطقی برای حفظ امنیت، هستند. در نهایت، هدف غایی باید پیشرفت مشترک بشریت باشد تا جایگزین محدودیتهای ناشی از یک درگیری تمامعیار ژئوپلیتیک شود.
سوالات متداول
این پرسش کلیدی در رقابت هوش مصنوعی چین و آمریکا، محل اختلاف نظر است. “جنسن هوانگ”، مدیرعامل انویدیا، معتقد است چین پیروز میشود ، اما موضع خود را تعدیل کرد. برخی کارشناسان بر اساس تسلط چین در تحقیقات علمی (مانند بینایی کامپیوتری) و برنامهریزی استراتژیک، برتری چین را تأیید میکنند. در مقابل، برخی دیگر با اشاره به تسلط مالی، مدل های بنیادی و شکاف محاسباتی هوش مصنوعی به نفع آمریکا، این کشور را برنده میدانند.
او بر مزیتهای استراتژیک چین در دسترسی به انرژی ارزانتر و برخورداری از حجم قابل توجهی از استعدادهای تحقیقاتی هوش مصنوعی تأکید کرد. همچنین، او معتقد است کنترل های صادراتی ایالات متحده صرفاً ملیگرایی فناورانه پکن را تحریک میکند. با این حال، منتقدان میگویند این اظهارات ممکن است هشداری خودخواهانه برای فشار بر دولت آمریکا جهت تسهیل دسترسی به بازار چین باشد.
این شکاف بسیار عمیق است. تا تابستان ۲۰۲۵، مجموع قدرت محاسباتی هوش مصنوعی ایالات متحده ۳۹.۷ میلیون پتافلاپس تخمین زده شده که تقریباً نیمی از کل جهان است. در مقابل، قدرت محاسباتی چین تنها حدود ۴۰۰,۰۰۰ پتافلاپس است که نتیجهی مستقیم اعمال ممنوعیت صادرات تراشه به چین است.
نوآوری تحت محدودیت (Innovation under constraint) یک استراتژی است که در آن محققان چینی با وجود محدودیتهای صادراتی آمریکا بر تراشههای پیشرفته، به بهینهسازی پیشرفتهی الگوریتمها و مدلها میپردازند تا عملکرد کارآمدی را بر روی سختافزارهای تولید داخل (که عملکرد ضعیفتری دارند) به دست آورند. این تلاش در راستای کاهش وابستگی و تقویت زیرساخت داخلی در جنگ سرد هوش مصنوعی است.
مزیتهای کلیدی چین شامل موارد زیر است: ۱. تسلط در تحقیقات علمی (مانند حوزهی بینایی کامپیوتری) ، ۲. برنامهریزی استراتژیک متمرکز دولتی، ۳. حجم بینظیر دادهها به دلیل جمعیت زیاد و پلتفرمهای دیجیتال داخلی ۴. تولید انبوه استعداد و اعطای مدرک دکترا در رشتههای علوم.
از دیدگاه “جنسن هوانگ”، “ممنوعیت صادرات تراشه به چین” نهتنها هدف مهار پیشرفت چین را محقق نمیسازد، بلکه صرفاً سیاستهای صنعتی دولتی پکن را برای تسریع توسعه زیرساخت و تکیه بر ملیگرایی فناورانه تحریک میکند تا این کشور بهطور مستقل شکاف تکنولوژیک را ببندد.
اگر محتوای ما برایتان جذاب بود و چیزی از آن آموختید، لطفاً لحظهای وقت بگذارید و این چند خط را بخوانید:
ما گروهی کوچک و مستقل از دوستداران علم و فناوری هستیم که تنها با حمایتهای شما میتوانیم به راه خود ادامه دهیم. اگر محتوای ما را مفید یافتید و مایلید از ما حمایت کنید، سادهترین و مستقیمترین راه، کمک مالی از طریق لینک دونیت در پایین صفحه است.
اما اگر به هر دلیلی امکان حمایت مالی ندارید، همراهی شما به شکلهای دیگر هم برای ما ارزشمند است. با معرفی ما به دوستانتان، لایک، کامنت یا هر نوع تعامل دیگر، میتوانید در این مسیر کنار ما باشید و یاریمان کنید. ❤️






