تکنولوژیفلسفه تکنولوژی

آزادی بیان و کمپانی Meta | چالش مارک زاکربرگ با سانسور و اقتدارگرایی

حاکمیت گفتمان در فضای مجازی به یکی از مناقشه‌آمیزترین حوزه‌های فلسفه سیاسی و اجتماعی بدل شده است. در این برهه حساس، شرکت متا (Meta) با انتشار بیانیه‌ای بزرگ، مجموعه‌ای از اصلاحات اساسی را در رژیم نظارت بر محتوای (Content Moderation Regime) خود اعلام کرده که هدف غایی آن، تقویت و ترویج آزادی بیان در پلتفرم‌های متعلق به این شرکت است. این دگرگونی‌ها باید مورد ستایش قرار گیرند، زیرا نویدبخش شکل‌گیری فرهنگی پرجنب‌وجوش‌تر و پویاتر از گفتمان آزاد در فضای مجازی خواهند بود.

با این حال، ضروری است که با تأملی نقادانه، جزئیات این تصمیمات را مورد بررسی دقیق قرار دهیم تا هم ماهیت اقدامات آتی متا را به روشنی درک کنیم و هم میزان تأثیرگذاری واقعی این تحولات را بسنجیم. آیا این تغییرات صرفاً یک تغییر تاکتیکی برای رهایی از فشار سیاسی است، یا نشانه‌ای از یک تحول عمیق در پذیرش اصول آزادی فردی و فکری؟ مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، مدیرعامل کمپانی متا (Meta)، در تشریح این راهبرد، شش مسیر عمده را معرفی کرد که از “عبور از واقعیت‌سنجی از بالا به پایین” تا “مقاومت در برابر اقتدارگرایی فرامرزی” امتداد می‌یابد. در این نوشتار، ضمن تحلیل این دگرگونی‌های ساختاری، به ارزیابی میزان توانایی آن‌ها در شکستن انحصار سانسور و تضمین پایداری آزادی بیان خواهیم پرداخت.

با هامیا ژورنال همراه باشید.

شرکت متا (Meta) اخیراً با انتشار بیانیه‌ای بزرگ، مجموعه‌ای از اصلاحات اساسی را در رژیم نظارت بر محتوای (Content Moderation Regime) خود اعلام کرده که هدف غایی آن، تقویت و ترویج آزادی بیان (Free Expression) در پلتفرم‌های متعلق به این شرکت است. این دگرگونی‌ها باید مورد ستایش قرار گیرند، زیرا نویدبخش شکل‌گیری فرهنگی پرجنب‌وجوش‌تر و پویاتر از گفتمان آزاد در فضای مجازی خواهند بود.

با این حال، ضروری است که با تأملی نقادانه (Critical Reflection)، جزئیات این تصمیمات را مورد بررسی دقیق قرار دهیم تا هم ماهیت اقدامات آتی متا را به روشنی درک کنیم و هم میزان تأثیرگذاری واقعی این تحولات را بسنجیم. مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، مدیرعامل متا، در تشریح این راهبرد، شش مسیر عمده را معرفی کرد که متا از طریق آن‌ها در پی تحقق تعهد عمیق‌تر خود به اصل آزادی بیان خواهد بود:

۱. عبور از “واقعیت‌سنجی از بالا به پایین” به سوی “خِرَدِ مشارکتی جامعه” (Community Notes)

زاکربرگ در تبیین این ضرورت، از مواجهه با حقیقتی تلخ و چالش‌برانگیز ابایی نورزید. هرچند که نهادهای واقعیت‌سنج (Fact-Checkers) ممکن است در ابتدا با نیت خیرخواهانه‌ای برای ارتقاء سطح آگاهی کاربران و مقابله با تهدید فزاینده اطلاعات نادرست (Misinformation) پایه‌گذاری شده باشند، اما واقعیت امر – که اکنون پس از مدت‌ها بحث و جدل، توسط زاکربرگ نیز تأیید می‌شود – این است که واقعیت‌سنج‌ها “بیش از اندازه دچار سوگیری سیاسی (Political Bias) شده‌اند و اعتمادی که بنا نهادند را به نحوی مخرب‌تر، متلاشی کرده‌اند.”

این حکم زاکربرگ کاملا درست است. نظام واقعیت‌سنجی متا، تصمیم‌گیری‌های حساس را به صدور برچسب‌های محدودکننده و کاهش رتبه محتوا (Demotion) تنزل داد. اما در اینجا، آن پرسش دیرین فلسفه سیاسی و نظارت به میان می‌آید: “چه کسی ناظران را نظارت می‌کند؟” (?Quis custodiet ipsos custodes). واقعیت‌سنج‌ها تقریباً به شکل انحصاری از متخصصان و آکادمیسین‌های متمایل به جناح چپ و رسانه‌هایی تشکیل شده بودند که حذف یا تعدیل محتوای “غلط” یا “گمراه‌کننده” را یک وظیفه مشروع تلقی می‌کردند. حال آنکه حامیان آزادی بیان و صداهای دارای نگرش محافظه‌کار (Conservative Voices) هرگز به این فرآیند نپیوستند. از آنجا که داوری درباره “نادرست بودن” یک اطلاعات، اغلب فرآیندی ذهنی و تفسیری (Subjective Process) است، سوگیری‌های درونی خودِ واقعیت‌سنج‌ها به بخشی جدایی‌ناپذیر از نظام بدل شده بود. علاوه بر این، امکان تجدیدنظر معنادار و شفافی (Meaningful Appeal) در مورد برچسب‌های واقعیت‌سنجی وجود نداشت، که عملاً این نهادها را به سانسورچیان خصوصیِ فاقد پاسخگویی تبدیل می‌کرد. چنین سازوکاری، نه تنها به اعتمادسازی منجر نشد، بلکه صرفاً باور عمومی به مرجعیت و تخصص را متزلزل ساخت و مشکلات متعددی را برای متا به بار آورد.

متا اکنون به جای تداوم واقعیت‌سنجی آمرانه از بالا به پایین (Top-Down Fact-Checking)، پیشنهاد می‌دهد که از برنامه “یادداشت‌های جامعه (Community Notes)” -که پیش از این در پلتفرم X (توییتر سابق) به کار گرفته شده بود- استفاده کند. این برنامه بر قدرت مشورتی و دموکراتیک کاربران از سراسر طیف سیاسی اتکا دارد تا اطلاعات و بافتار (Context) مفید را شناسایی و به محتوا اضافه کند. اگرچه این سیستم نیز خالی از نقص نیست، اما احتمال بیشتری دارد که سوگیری نهادی را به حداقل رسانده و در مسیر جلب اعتماد کاربران گام بردارد. ضمن اینکه، امید است متا بتواند خود این سیستم را نیز به نحو مطلوب‌تری توسعه بخشد.

۲. ساده‌سازی و کاهش نظارت بر محتوای موضوعات بحث‌برانگیز

متا (Meta) در راستای تعهد نوین خود به آزادی بیان، اعلام کرده است که قصد دارد سیاست‌های محتوایی حاکم بر مناقشه‌آمیزترین حوزه‌های اجتماعی (Contentious Social Topics) از قبیل مهاجرت و تمایلات جنسی را ساده‌سازی کرده و دایره نظارت خود را در آن‌ها محدود سازد. از منظر کسی که پیشتر در جایگاه کارشناس سیاست‌گذاری این شرکت قرار داشته است، این تغییرات در پارادایم تنظیم محتوا (Regulation Paradigm)، نشانه‌ای از یک تحول قابل ملاحظه است.

پیش از این، بیان یک دیدگاه که دال بر لزوم محدودیت جنسیتی در رقابت‌های ورزشی (مثلاً ممانعت از حضور یک مرد بیولوژیک در مسابقه بوکس زنان) بود، به مثابه نقض سیاست‌های متا تلقی می‌شد. اما در سیاست‌های جدید، به وضوح به کاربران اجازه داده می‌شود که خواستار اعمال محدودیت‌های مبتنی بر جنسیت در “فضاهایی که به طور سنتی بر اساس جنس یا جنسیت تفکیک شده‌اند، مانند اماکن ورزشی، لیگ‌های رقابتی، یا فضاهای عمومی تفکیک شده” باشند. همچنین، اظهاراتی که پیشتر به عنوان نفرت‌پراکنی (Hate Speech) دسته‌بندی می‌شدند – نظیر بیان اینکه یک گروه خاص در مقایسه با گروهی دیگر از نظر آماری دارای سطح آموزشی پایین‌تری است – اکنون ظاهراً از شمول ممنوعیت خارج شده‌اند. گرچه دامنه کامل این تعدیلات داخلی به دلیل عدم انتشار سیاست‌های محرمانه نامشخص است، اما تغییرات علنی نشان می‌دهد که قواعد متا در حال حرکت به سمت یک آستانه تحمل بالاتر (Higher Permissiveness Threshold) برای گفتمان‌های پرچالش هستند. این اقدام، حوزه مشروعیت بیان فردی را گسترش می‌دهد و گفتگوی عمومی درباره مسائل اجتماعی را از قیدهای پیشین می‌رهاند.

۳. استراتژی “خطای کمتر” در اِعمال قانون: بازگشت اختیار از ربات به انسان

حجم بسیار کلان محتوای تولید شده در فضای مجازی، به ناچار، پلتفرم‌های آنلاین را وادار به استفاده از سیستم‌های خودکار (Automated Systems) برای تعدیل محتوا می‌کند. پیش از این، سامانه‌های خودکار و کنشگرایانه (Proactive) متا تقریباً تمامی محتواها را برای هر نوع نقض سیاست اسکن می‌کردند و به طور خودکار محتوا را حذف یا تنزل رتبه می‌دادند. اما این رویکرد، حتی با وجود نرخ خطای اندک، به دلیل مقیاس بزرگ، به میلیون‌ها اشتباه در اِعمال قانون (Enforcement Errors) می‌انجامید.

متا اعلام کرده است که استفاده از این سیستم‌های خودکار را صرفاً به محتوای غیرقانونی و نقض‌های دارای بالاترین سطح شدت محدود خواهد کرد. این تغییر، به صورت چشمگیری، حجم محتوایی را که به صورت خودکار برای نقض‌های کم‌شدت حذف یا تنزل رتبه داده می‌شود، کاهش خواهد داد و در عوض، برای رسیدگی به موارد نقض کم‌شدت، اتکای بیشتری به گزارش‌های کاربران (User Reports) خواهد داشت. این تصمیم نشانگر یک مبادله‌ی اصولی (Principle Trade-off) است: اگرچه محتوای بیشتری که ناقض سیاست‌های با شدت پایین است تا زمان گزارش شدن آنلاین باقی می‌ماند، اما در مقابل، محتوای مشروع و غیرنقض‌کننده کمتری به اشتباه سرکوب خواهد شد. این دگرگونی، اولویت‌دهی به کاهش خطای سرکوب بر حذف سریع تمام محتوای بالقوه نامطلوب را نشان می‌دهد که با روح آزادی بیان سازگارتر است.

۴. بازگرداندن و بهبود توانایی کاربران برای دسترسی به محتوای سیاسی و مدنی

در سال‌های اخیر، متا (Meta) به دلیل ادعاهایی مبنی بر کاهش عمدی رتبه محتوایی که آن را «محتوای مدنی» (Civic Content) می‌نامد، مورد نقد قرار گرفته است. منطق ظاهری این اقدام، عدم تمایل گروهی از کاربران به مشاهده محتوای سیاسی یا اجتماعی بالقوه تفرقه‌انگیز (Divisive) بود. اما از سوی دیگر، گروهی دیگر از کاربران، مشتاقانه خواهان دسترسی به چنین محتوایی هستند. متا اکنون اعلام کرده است که کاربرانی که به دنبال این نوع گفتمان هستند، خواهند توانست فید خبری (News Feed) خود را به نحو مؤثرتری شخصی‌سازی (Personalize) کنند.

رویکرد پیشین متا که بر مبنای «یک الگوی واحد برای همگان» (One-Size-Fits-All) بنا شده بود، ناگزیر منجر به نارضایتی بخش‌هایی از کاربران می‌شد. اما اعطای حق انتخاب و کنترل بیشتر به کاربران بر محتوایی که مصرف می‌کنند، نشان‌دهنده یک راهبرد خردمندانه برای حل این معمای نظارتی (Moderation Dilemma) است. در واقع، این حرکت به منزله احترام به خودمختاری فردی (Individual Autonomy) در تعیین ماهیت خوراک فکری است. متا می‌تواند با واگذاری کنترل هرچه بیشتر بر تجربه کاربری (User Experience) به خود افراد، چالش‌های مربوط به تعدیل محتوا را به حداقل برساند.

۵. انتقال تیم‌های تعدیل محتوا به تگزاس و جاهای دیگر

متا تصمیم گرفته است که تیم‌های تعدیل محتوا (Content Moderation) و اعتماد و ایمنی (Trust and Safety) خود را از ایالت کالیفرنیا (California) به مناطق دیگر ایالات متحده، به ویژه تگزاس (Texas)، منتقل کند. هدف ظاهری این اقدام، کاهش نگرانی‌ها در مورد سوگیری ایدئولوژیک (Ideological Bias) در میان تیم‌های نظارتی است. در حالی که شواهدی، از جمله تأیید خود زاکربرگ، وجود سوگیری قوی چپ‌گرایانه در میان کارکنان داخلی متا را نشان می‌دهد، لازم است توجه شود که متا پیش از این نیز حضور قابل ملاحظه‌ای برای تیم‌های سیاست‌گذاری و نظارتی خود در تگزاس و دیگر نقاط جهان داشته است.

هرچند تنوع جغرافیایی نیروی کار در خارج از کالیفرنیا می‌تواند یک مزیت سازمانی باشد، اما استقرار کارکنان در تگزاس یا مکان‌های دیگر، بیشتر به مثابه یک علامت سیاسی (Political Signaling) تفسیر می‌شود؛ تلاشی برای القای این پیام به جامعه محافظه‌کار (Conservatives) که متا درک و پذیرش بیشتری نسبت به دیدگاه‌های آنان خواهد داشت. با این حال، باید اذعان داشت که بدون تعهد عمیق‌تر و ساختاری به تنوع فکری و ایدئولوژیک در فرآیندهای استخدام و تصمیم‌گیری، این اقدام صرفاً نقل و انتقال فیزیکی کارکنان بوده و احتمالاً تأثیر ناچیزی بر تقویت و گسترش حقیقی آزادی بیان خواهد داشت. تغییر مکان فیزیکی، جایگزین تغییر مبنای فکری نیست.

۶. مقاومت در برابر اقتدارگرایی فرامرزی: دفاع از حریم گفتمان جهانی

در حالی که اقدامات پنج‌گانه پیشین، همگی تلاش‌های داخلی یک شرکت خصوصی برای ارتقای محصول خود از طریق کاهش سرکوب محتوا بوده‌اند، آخرین و ششمین گام متا، اتخاذ موضعی دفاعی در سطح جهانی است. این شرکت اعلام کرده که در راستای مقابله با رگولاتورهای خارجی (Foreign Regulators) که دامنه گفتار را به شکلی فزاینده سانسور و تحت تأثیر قرار می‌دهند، با دولت ترامپ (Trump Administration) همکاری خواهد کرد. به طور مشخص، زاکربرگ (Zuckerberg) به صراحت به اقتدارگرایی نهادهای اروپایی و برزیلی در حوزه سانسور هشدار داد. این رویکرد، مبارزه‌ای برای حفظ حاکمیت فرد در حوزه بیان در مقابل حاکمیت سیاسی فرامرزی (Transnational Political Sovereignty) است.

اتحادیه اروپا (EU)، از طریق ابزارهایی چون قانون خدمات دیجیتال (Digital Services Act – DSA)، قوانین مربوط به نفرت‌پراکنی (Hate Speech) و اطلاعات نادرست در کشورهای عضو، و دیگر مقررات، قوانین سنگینی بر گفتمان آنلاین در قلمرو خود وضع کرده است. در حقیقت، به جای نوآوری‌های تجاری، مقررات‌گذاری به صادرات اصلی فناوری اتحادیه اروپا بدل شده و تأثیرات چشمگیری بر نحوه عملکرد شرکت‌های فناوری، به ویژه شرکت‌های آمریکایی، می‌گذارد. این پدیده به درستی تحت عنوان «اثر بروکسل» (Brussels Effect) شناخته می‌شود؛ جایی که قوانین اتحادیه اروپا از مرزهای جغرافیایی خود فراتر رفته و به طور بالقوه بر حقوق بیان شهروندان سایر کشورها، از جمله آمریکا، تأثیر می‌گذارد. یک نمونه فاحش اخیر، تهدید تیری برتون (Thierry Breton)، کمیسر وقت اتحادیه اروپا، علیه ایلان ماسک (Elon Musk) و پلتفرم X بود، صرفاً به دلیل جسارت برگزاری یک گفتگوی زنده با رئیس‌جمهور ترامپ (Trump) در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده. هرچند که برتون اکنون در آن منصب نیست، اما هیچ تضمین ساختاری در قوانین اتحادیه اروپا وجود ندارد که از تکرار چنین سوءاستفاده‌های آشکار از قدرت در آینده جلوگیری کند.

علاوه بر این، زاکربرگ به دستورات مخفی دادگاه‌های برزیل (Brazil’s Secret Court Orders) اشاره کرد که به سانسور محتوای سیاسی مهم، اغلب بدون توجیه قانونی کافی یا مستند می‌پردازند. قوه قضائیه برزیل، تحت پوشش واژه مبهم «حمایت از دموکراسی»، با مصونیت کامل، به سانسور و حبس شهروندان عادی، مخالفان سیاسی و منتقدانی دست زده است که جرأت به چالش کشیدن اقتدارگرایی قضایی را دارند. زمانی که پلتفرم X تلاش کرد در برابر این دستورات مخفی مقاومت کند، دادگاه‌ها این پلتفرم را مسدود کرده و دارایی‌های سایر شرکت‌های آمریکایی را به عنوان مجازات توقیف کردند. صرف نظر از اشکال سانسور، پیوستن متا به صف مقابله با دولت‌هایی که پلتفرم‌های آنلاین را وادار به سکوت کاربران می‌کنند، یک موضع صحیح و اصولی در دفاع از حقوق مالکیت و آزادی بیان است.

لزوم تعهد نهادی به آزادی بیان

به عنوان یک شرکت خصوصی، متا به طور قطع دارای حق ذاتی برای تعیین چارچوب قوانین حاکم بر بستر خود است. بر این اساس، اکثر این تعدیلات در قوانین و برنامه‌های آن، که نشان‌دهنده گرایش به سوی آزادی بیشتر است، شایسته ستایش هستند. با این وجود، اگر متا در پی پذیرش بنیادین و عمیق‌تر اصل آزادی بیان است، ساختارها و نهادهای داخلی آن نیز باید متحول شوند. در ادامه به تغییرات ساختاری لازم پرداخته خواهد شد:

ایجاد یک نهاد داخلی متعهد به آزادی بیان

بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها پیرامون این اصلاحات متا (Meta)، از هر دو جناح سیاسی (Political Factions)، اقدامات مذکور را صرفاً یک حرکت فرصت‌طلبانه (Opportunistic Move) برای احتراز از خشم و غضب احتمالی دولت آتی ترامپ (Trump Administration) قلمداد می‌کنند. و به واقع، نمی‌توان کتمان کرد که این دگرگونی‌ها تا حدودی محصول یک محاسبه تجاری حساب‌شده هستند. با این حال، باید اذعان داشت که زاکربرگ (Zuckerberg) پیشتر نیز به صورت علنی بر اهمیت آزادی بیان تأکید کرده و حتی در سال ۲۰۱۹ در دانشگاه جورج‌تاون (Georgetown University) سخنرانی مفصلی در همین خصوص ارائه داده است.

با وجود این سوابق، انگیزه سرکوب گفتار (Impulse to Suppress Speech) در سال‌های اخیر بسیار قوی عمل کرده است. متا تصمیمات سیاست‌گذاری قبلی خود را در فضایی سیاسی کمتر دوستدار آزادی بیان اتخاذ کرد که منجر به سرکوب بیشتر گفتار شد. پلتفرم‌های آنلاین، چه در مواجهه با سانسور صریح خارجی و چه در برابر فشارهای سانسوری ظریف داخلی، از آمادگی یا اراده کافی برای مقاومت برخوردار نبودند.

برای ایجاد توانایی مؤثر در مقاومت منطقی و استدلالی در برابر منطق‌های سرکوب گفتار که از هر دو سوی طیف سیاسی نشأت می‌گیرند، متا می‌بایست یک سازمان یا نهاد داخلی را به طور انحصاری وقف تحقیق و حمایت مستمر از آزادی بیان نماید. این نهاد، مستقل از اینکه کدام حزب سیاسی حاکم باشد یا فشارهای اجتماعی لحظه‌ای (Momentary Social Pressures) چگونه باشند، وجود خواهد داشت تا به صورت ثابت و پایدار (Consistently) استدلال کند که چگونه در بلندمدت، منافع وجودی و تجاری متا با پیشبرد مداوم و بی‌وقفه بیان آزادتر بهتر تأمین می‌شود. در حال حاضر، متا دارای سازمان‌های متعددی است که تمرکز سیاسی و نهادی آن‌ها بر محدودسازی انواع خاصی از بیان قرار دارد.

برای مثال، متخصصان «اعتماد و ایمنی» (Trust and Safety) متا، به طور منطقی، به دنبال حذف محتوایی هستند که معتقدند می‌تواند باعث ناامنی و آسیب به برخی افراد شود. تیم‌های حقوقی و ارتباطاتی ریسک‌گریز نیز ترجیح می‌دهند انواع خاصی از گفتار بحث‌برانگیز را حذف کنند تا از تبعات حقوقی و شهرتی اجتناب کنند. و حتی تیم‌های داخلی متا که وظیفه حمایت از حقوق بشر (Human Rights) و حقوق مدنی (Civil Rights) را دارند، اغلب به دیدگاه‌های بین‌المللی، اروپایی، یا پروگرسیو پست مدرن درباره حقوق بیان تمایل دارند که لزوماً با تفسیر حداکثری آزادی‌خواهانه از آزادی بیان همسو نیستند.

یک تیم سیاست‌گذاری آزادی بیان باید با صراحت کامل و بدون هرگونه عذرخواهی ایدئولوژیک، بر حمایت از گسترش آزادی بیان در تمام موقعیت‌ها و برای تمامی کاربران تمرکز کند. این تیم باید به داده‌های متا دسترسی داشته باشد تا از طریق تحقیقات اصیل و موردی نشان دهد که چگونه آزادی بیان، به کاربران فایده رسانده است. وظیفه آن شامل ایجاد شراکت‌های بین‌المللی با سازمان‌های حامی آزادی بیان برای تدوین سیاست‌های آگاهانه‌تر است. مهم‌تر از همه، این تیم باید در موقعیت‌های حساس و اضطراری که فشار زیادی برای حذف سریع یک گفتار وجود دارد و هیچ‌کس در شرکت مایل به ایفای نقش «منتقد سرسخت» یا «وکیل شیطان» (Devil’s Advocate) نیست، این نقش را ایفا کند و اعلام کند: «لحظه‌ای تأمل کنید.» با وجود اینکه میلیاردها دلاری که متا صرف طرح‌های گسترده «اعتماد و ایمنی» می‌کند عمدتاً بر حذف محتوا متمرکز است، اما با توجه به اینکه محصول اصلی متا اعطای صدا به مردم است، بیان شایسته داشتن یک حامی سازمانی و مستقل در داخل شرکت است.

فرجام سخن: آزادی بیان به مثابه یک اصل پایدار

مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg)، مدیرعامل متا (Meta)، انتخابات اخیر ایالات متحده آمریکا را یک «نقطه عطف فرهنگی» برای آزادی بیان نامیده است. تحلیل شش راهبرد عمده متا نشان داد که این شرکت در حال عقب‌نشینی از رویکرد سرکوبگرانه و گام برداشتن به سوی آستانه تحمل بالاتر است ؛ از جمله با حذف واقعیت‌سنجی از بالا به پایین و جایگزینی آن با خرد مشارکتی جامعه (Community Notes) ، کاهش خطای اِعمال قانون خودکار ، و اتخاذ موضع دفاعی در برابر سانسور دولتی آشکار در نهادهایی چون اتحادیه اروپا و قوه قضائیه برزیل. این تغییرات، که هنجارهای بیان آزادتر را تقویت می‌کنند ، باید مورد تحسین قرار گیرند.

با این حال، نتیجه‌گیری استدلالی ما بر این امر تأکید دارد که این اصلاحات، تا زمانی که به تعهدات نهادی و ساختاری پایدار بدل نشوند، در معرض تغییرات سیاسی و اجتماعی لحظه‌ای باقی خواهند ماند. متا باید فراتر از این اقدامات، اقدام به تأسیس نهادی داخلی نماید که وظیفه‌ی انحصاری آن، حمایت بی‌قیدوشرط از آزادی بیان در تمام موقعیت‌ها باشد. این نهاد باید به عنوان “وکیل شیطان (Devil’s Advocate)” در مقابل فشارهای داخلی و خارجی عمل کند تا تضمین کند که محصول اصلی متا، یعنی اعطای صدا به مردم، تحت هیچ شرایطی، قربانی ملاحظات سیاسی یا تجاری لحظه‌ای نشود. آزادی بیان متا تنها زمانی به طور واقعی تضمین می‌شود که ساختار نهادی آن، فارغ از بادهای سیاسی، قهرمان تزلزل‌ناپذیر این اصل باشد.

پرسش‌های متداول

اصلاحات جدید متا در مورد آزادی بیان، چه تغییرات اصلی را در بر می‌گیرد؟

شش تغییر اصلی شامل حذف واقعیت‌سنجی از بالا به پایین و جایگزینی با خرد مشارکتی جامعه (Community Notes)، کاهش نظارت بر موضوعات بحث‌برانگیز، کاهش خطاهای اِعمال قانون خودکار، و مقاومت در برابر سانسور حکومتی خارجی است.

چرا متا تصمیم به حذف نهادهای واقعیت‌سنج (Fact-Checkers) گرفت؟

زیرا واقعیت‌سنج‌ها “بیش از اندازه دچار سوگیری سیاسی (Political Bias) شده‌اند” و به دلیل عدم وجود مکانیسم تجدیدنظر معنادار (Meaningful Appeal)، عملاً به سانسورچیان خصوصی فاقد پاسخگویی تبدیل شده بودند و به اعتماد عمومی آسیب زدند.

برنامه “یادداشت‌های جامعه (Community Notes)” چگونه کار می‌کند؟

این سیستم (مشابه پلتفرم X)، بر قدرت مشورتی و دموکراتیک کاربران از سراسر طیف سیاسی اتکا دارد تا اطلاعات و بافتار (Context) مفید را به محتوا اضافه و سوگیری نهادی را به حداقل برساند.

“اثر بروکسل (Brussels Effect)” که به آن اشاره شد، دقیقاً چیست؟

این پدیده به گسترش قوانین سخت‌گیرانه اتحادیه اروپا (EU) در حوزه مقررات‌گذاری بر پلتفرم‌های دیجیتال (نظیر قانون خدمات دیجیتال – DSA) اشاره دارد که فراتر از مرزهای جغرافیایی اروپا، بر نحوه عملکرد شرکت‌های فناوری و حقوق بیان شهروندان سایر کشورها تأثیر می‌گذارد.

هدف متا از انتقال تیم‌های تعدیل محتوا به ایالت‌هایی مانند تگزاس چیست؟

هدف ظاهری، کاهش نگرانی‌ها در مورد سوگیری ایدئولوژیک تیم‌های نظارتی است. اما این اقدام، بیشتر یک علامت سیاسی (Political Signaling) برای جلب اعتماد جامعه محافظه‌کاران تفسیر می‌شود تا یک تغییر ساختاری عمیق.

آیا این تغییرات تضمین می‌کند که آزادی بیان در متا پایدار خواهد بود؟

خیر. بدون ایجاد نهادی داخلی متعهد و ساختاری پایدار برای دفاع از آزادی بیان، این اصلاحات در معرض تغییرات سیاسی و اجتماعی لحظه‌ای باقی خواهند ماند.

امتیاز دهید!
1 / 5

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا